Monday, July 24, 2006

پيرزن مسافركش

شب قبل از ميدان وليعصر رد مي‌شدم كه پيرزني اول ميدان از من پرسيد: "ونك ميري آقا؟" ابتدا فكر كردم مسافر است و از اينكه تاكسي پر نشده و معطل مانده ناراحت و هر طور شده مي‌خواهد دو سه مسافر جور كند و زودتر به مقصد برسد. كمي بعد ديدم نخير! اين طور نيست و اين بنده خدا راننده پيكان است و دارد مسافركشي مي‌كند.
زن جوان مسافركش ديده بودم اما تا به حال پيرزن نديده بودم. بنده خدا سن مادربزرگم را داشت. با اين سن و سال داشت يك لقمه نان حلال درمي‌آورد. او بايد الان مثل خيلي از هم سن و سال‌هاي خودش در پاركي نشسته باشد و استراحت بكند. راستش وقتي از من سئوال كرد خجالت كشيدم. كمي جلوتر رفتم و سريع دوربينم را آماده كردم. عكس در آن نور كم، جواب نمي‌داد به همين خاطر گفتم با دوربين فيلم‌برداري‌ام چند ثانيه‌اي ازو فيلم بگيرم. البته مشكل بود بدون مونيتور. نمي‌خواستم بفهمد كه فيلم مي‌گيرم. دوربينم را در دو دستم جلوي سينه گرفتم و شروع به ضبط كردم. به همين علت اگر فيلم با تكان خوردگي همراه است بايد ببخشيد. البته فيلم را تا آنجا كه مي‌توانستم فشرده كردم كه چهره اين بنده خدا زياد مشخص نباشد. بسيار انسان پاك و زحمتكشي بود.
.
......................
پي‌نوشت:
* مهشيد خانم عزيز، اولا او يك انسان شريف است كه با شرافت زندگي مي‌كند و مطمئنا هيچ‌گاه نمي‌خواهد شرمنده كسي باشد كه اين چنين آشكارا كار مي‌كند. همان طور كه در ويدئو هم ديديد، پيرزن بي‌هيچ رودربايستي مردم را صدا مي‌زد. باكي هم نداشت. اين از اين. اما درباره حريم خصوصي كه عنوان كرديد، بايد خدمتتان عرض كنم كه شما با اين حساب تمام فعاليت‌هاي خبري را زير سئوال مي‌بريد. يعني هيچ كس حق ندارد از مشكلي در جامعه تصويربرداري كند. چه مثبت چه منفي. در هر صورت اصول اخلاقي زير پا گذاشته مي شود!
خانم عزيز! من از يكي از دردهاي جامعه ايران تصويربرداري كردم. راستش ماجراي ما هم شده همان ماجراي پدر و پسر و الاغ...
توصيه مي‌كنم كمي بيشتر تصوير و عكس خبري از خبرگزاري‌ها ببينيد تا با مسائل بيشتر آشنا شويد.
* ضمنا هاله جان! من تا آنجا كه توانستم سعي كردم او را از نيم رخ بگيرم و فايل ويدئو را هم تا مي‌توانستم فشرده كردم كه كيفيتش بيايد پائين. قصد من تنها نشان دادن فقر است كه زني را وادار كرده كه با اين سن و سال با ماشين كار كند.
هاله جان! به چه شكل ديگري مي‌توانم درد جامعه‌ام را نشان دهم؟ آن از روزنامه‌مان كه رسما كارمند دولت شده‌ايم و اين هم از اينترنت كه...
* هاله جان! شايد با بيش از صد سوژه اينچنيني برخورد كرده‌ام و در اين باره تجربه كافي دارم. به محض اينكه سوژه متوجه دوربين مي‌شود، اگر رضايت هم بدهد، ديگر آن سوژه اوليه نيست. ديگر خودش نيست. من از اين جهت نگذاشتم بفهمد كه اگر مي‌فهميد، ديگر خودش نبود. مي‌خواست نقش بازي كند. آنوقت آن چهره واقعي سوژه ضبط نمي‌شد. تبديل مي‌شد به يك هنرپيشه. از اين جهت بود كه نگذاشتم بفهمد.

10 comments:

Anonymous said...

در بلاگ نیوز لینک داده شد

Anonymous said...

دوست عزیز
شما اصلا به این مسئله توجه نمیکنید که در این فیلم به حریم خصوصی این خانم ، که شما به عنوان پیرزن از او اسم برده اید ، تجاوز کرده اید ؟
یعنی در آن مملکت همینطوری میشود عکس و فیلم هر کسی را گرفت و روی اینترنت گذاشت و مجازاتی هم ندارد ؟
اینجا در برنامه دوربین مخفی هم اگر فیلمی از کسی بگیرند ، بعد از اینکه میگویند در برنامه دوربین مخفی است باید با او هم آهنگ کنند و تایید او را برای نمایش فیلم داشته باشند.
من متوجه هستم که شما قصد بدی ندارید اما این که فیلم کسی را به این شکل روی نت قرار بدهید ، مخالف حقوق انسانی اوست. این عمل شما در اروپا بدون شک بی مجازات نیست.
اگر آن مملکت حساب و کتاب درست و حسابی ندارد ، من مطمئن هستم که شما وجدان دارید. این عمل غلط است.

Anonymous said...

Your link on From you page @:

http://www.persiancultures.com/

All the best'

http://www.persiancultures.com/
mail@persiancultures.com

Anonymous said...

البته فرهاد جان با این‌که دیدن‌اش جالب است اما به نظر من درست نیست. بخصوص این‌که این رو تو جائی آپ‌لود کردی که همه دنیا به‌اش دست‌رسی دارند. بلاخره هر چه هم که تو بگوئی پیرزن نان حلال در می‌آورد (لفظ پیرزن؟) شاید این خانم برای‌اش این کار خیلی کسر باشد و نخواهد کسی بداند. شاید هم کسر نباشد ولی از این‌که تصویرش بدون اطلاع خودش روی اینترنت برود خوش‌اش نیاید. به هر روی با این‌که در حسن نیت‌ات کوچک‌ترین شکی ندارم فرهاد جان اما به نظرم توقع ندارم از تو که اتیک‌های حرفه‌ای‌ات رو رعایت نکنی.

شق دیگرش اینه که خودمون رو به جای این خانم بگذاریم ببینیم چه احساسی به‌مون دست می‌ده. مثلا' یکی بیاد تو دفتر من و بدون اطلاع‌ام ازم فیلم بگیره و بگذاره روی اینترنت.

Anonymous said...

بازم می‌گم می‌دونم تو در نهایت حسن نیت این کار رو کردی و همین‌طور حرفه‌ات ایجاب می‌کنه تند و تیز صحنه‌ها رو ثبت کنی. فقط پیش‌نهاد می‌کنم مرزهائی رو برای خود تعین و از اون‌ها حتی اگر هم سرت بره تجاوز نکنی. البته فقط پیش‌نهاد کردم ها! کتک نفرستی. :)

Anonymous said...

salam,ghereftan film va aks dar mohit umumi azad hast janam,va aghar bare khabari dashte bashad,vajeb,

Anonymous said...

فرهاد جان می‌فهمم چی می‌گی و فکر کنم این از اون مسائلی‌سست که هر کس باید برای خودش حل و خودش را قانع کند. به هر حال همین‌که در خفا فیلم رو گرفتی نشون می‌ده خودت احتمال راضی نبودن این خانم رو می‌دادی.

به هر حال می‌دونی من از هواداران پر و پا قرص کارهات هستم و تنها دلیل‌‌ام هم برای ابراز نظرم همین بود.

خیلی موفق باشی فرهاد نازنین.

Anonymous said...

Fekr mikonam vaghiati ke dar in film hast kheili mohemtar az, ghavnin va mogharati ke shoma sohbatash ra mikonid bashe. In khanum dare kar mikone va kar ham eib nist... kafi bud Farhad khan be in madar migoft ta mostaghiman jeloye durbin rezayat bede baraye film.
Sirus

Anonymous said...

بسیار جالب بود! ولی خوب گرفتن این نوع صحنه‌ها هم کاردانی لازم دارد و هم شجاعت. جوان که بودم راحت‌تر از این‌گونه صحنه‌ها عکس می‌گرفتم ولی حالا نه،

Yasin Memari said...

با منظورتون موافقم ولی باز بهتره به کسی لقب پیر ندهیم. مردم دوست ندارند پیر بنامیم شون چون گاهی پیر بار معنایی فرسودگی نیز داره. خارجی ها معمولا به خانومی در این سن می گن که تازه در وسط زندگی اش هست. به سن بالاتر هاش هم معمولا همین رو می گن.