Sunday, May 28, 2006

يك يادداشت كاملا فوتبالي

بي راه نيست اگر بگويم از امشب ايراني‌ها از كوچك و بزرگ گرفته تا تحصيل كرده و نويسنده و قشر بي‌كار و كم سواد جامعه به مدت دو ماه همه با ورزش فوتبال زندگي خواهند كرد. خوب حق هم دارند؛ چون اين زمين مستطيل شكل سبز رنگ با توپ سفيد و گردش، تصوير يك زندگي بر روي اين كره خاكي را از زاويه بيروني به مانند پرده سينما نشان‌مان مي‌دهد. تلاش براي پيروزي؛ مقاومت در برابر فشارها و انسجام و اتحاد و كار گروهي براي رسيدن به هدف، همه و همه به مانند عملكرد واجب هر انسان در زندگي است. پس با اين همه تشابه چرا نگوييم فوتبال عين زندگي ست.
راستش هفته قبل وقتي اين يادداشت بهنود را خواندم، حسابي كيف كردم. برعكس عده‌اي كه به بهنود تاخته بودند كه چرا خودش را سبك كرده و وارد مسائل بي‌ارزشي مثل فوتبال و رنگ قرمز و آبي شده است. خوب به نظرم بايد خدمت اين دوستان عرض كنم كه بهنود از ورزشي نوشت كه گفتم، عين زندگي ست. جالب اينكه اكثر خواننده‌هايش يادداشت‌هاي غير‌سياسي او را بيشتر مي‌پسندند و رقص با كلمات را در اين سري از يادداشت‌هايش جذاب‌تر مي‌دانند. خلاصه كه نفهميدم ايرادشان به آن يادداشت براي چه بود.
اين زمين سبز جذابيت‌هاي خودش را دارد و تا آنجا پيش رفته است كه حتي سياستمداران را هم به خود جلب كرده و امروزه مي‌بينيم كه بسياري از آنان ورزش فوتبال را ابزاري براي تبليغات سياسي و سياسي‌كاري‌هايشان مي‌كنند.
اما چرا گفتم زندگي‌مان در زمين سبز از امشب شروع مي‌شود؛ چون تيم كشورمان اولين بازي تداركاتي‌اش را جهت آمادگي كامل براي حضور در جام جهاني با تيم كرواسي انجام داد. تستي جدي بود مقابل حريفي قدر و به نظرم ايران بسيار بد و ناهماهنگ بازي كرد. خيلي رك بگويم كه اعتقادي به برانكو- مربي فعلي تيم ملي- ندارم. متاسفانه به شدت در تمرينات بر روي بازيكنان فشار آورده و بيشتر بازيكنان را دچار مصدوميت كرده است. يكي‌شان همين مهدي خان مهدوي‌كيا ست كه خبر آمده كه مصدوم شده است. روزهاي قبل هم دو بازيكن بسيار با ارزش و خوب را از دست داديم.(يكي نيكبخت واحدي و ديگري جباري) در بازي امشب هم، خستگي بازيكان ايران در چهره‌هايشان مشهود بود.
البته بي‌اعتقادي‌ام به برانكو تنها از جهت فشار تمريناتش نيست، بلكه نوع ديدش به فوتبال است. به نظرم برانكو اساسا درك درستي از فوتبال روز جهان ندارد. همان طور كه آري‌هان در مصاحبه‌اش گفت كه او را خوب مي‌شناسد كه نمي‌تواند سرمربي تيم ملي باشد. استدلال ديگرم هم بازي‌هاي مقدماتي جام‌جهاني ايران است. ايران انصافا گروه آساني داشت و با اين وجود، بازي‌هاي تاكتيكي انجام نداد. به علاوه بازي امشب كه به قول فوتبال نويس‌ها تيم اصلا هافبك نداشت؛ يعني اگر مهدوي‌كيا و نيكبخت واحدي- دو پيستون‌ تيم ملي- روزي مثل امروز تيم ملي، در تركيب حضور نداشته باشند، ايران حرفي براي گفتن ندارد. كم‌كم دارم به اين باور مي‌رسم كه دادكان در چند سالي كه رئيس فوتبال بود نه تنها براي ورزش فوتبال در ايران مطابق با انتظارات كار بنيادي نكرد، بلكه با پافشاري بر ادامه كار برانكو به عنوان سرمربي، پيشرفت فوتبال ملي را متوقف كرد.
به هر حال، جام جهاني فوتبال از هفته آينده شروع خواهد شد و تقريبا تمام اتفاقات و رويدادهاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي جهان را تحت تاثير خود قرار خواهد داد و بيشتر مردم اين كره خاكي نگاهشان به اين زمين سبز رنگ و تلاش تيم محبوب‌شان است، همانند مردم ايران كه در اين جام چشم به ساق‌هاي بازيكنان تيم ايران مي دوزند.

2 comments:

Anonymous said...

فرهاد فکر کنم فوتبال شروع بشود تا دوماه چیزی نمی نویسی. من که سه هفته مرخصی گرفته ام

Anonymous said...

خوش باشي